مدافع ولايت :
سلام دلاور ! با افتخارلينک شديد ودر رابطه نکته اي که فرموديد که صددرصد بجاست وبر حق بعرض ميرسد :
بنده هيچ اعتقادي به ولايي بودن شريعتي ندارم بلکه مستعد بوده ام که باظرافت خاصي خلاف اين ادعا را ثابت کنم .
بنده تناقضات وعقده گشايي ودفاعيايات تلويحي وضمني نويسنده نامه از سران فتنه وحاميان آنهارا نقد ومحکوم نموده ام .
و با توصيف موقعيت خانوادگي شريعتي وسه برادر شهيدش ، از ايدئولوژي مرحوم
شيخ رحيم شريعتي (ره) وسه دلاور شهيدي که تقديم اسلام نموده اند دفاع نموده
ام . وگفته ام در اين نامه ،دين گريزي ويا دين ستيزي از کسي خواسته شده که
بر سر سفره دين رشد ونمو پيداکرده است . وبعيد دانسته ام که کسي که بر سر
سفره دين وولايت بزرگ شده شده باشد بتواند بر عليه دين وولايت قدمي بردارد .
اگر
نامه مسيح پور با اندکي تأمل توام با بصيرت مطالعه شود ، که صددرصد دست
هايي هم پشت پرده چنين نامه هاي وجود دارد ، از شريعتي خواسته شده ؛ در
مقام آلتر ناتيو يا جايگزين وجانشين شجاعپوريان در مجلس حاضر وظاهر شود ،
وسپس اورا به نفي ايدئولوژي مداري ودفاع از سکولاريسم تشويق نموده است
وخلاصه با اين طرز تفکر به سمت وسوي مصادره شريعتي گام برداشته اند .
بنده
با توجه به موقعيتهاي خانوادگي شريعتي ، ثابت کرده ام که نويسنده نامه از
شريعتي چيزي خواسته که با روحيات خانوادگي او در تضاد است . ودر انتها به
شعارهاي شريعتي اشاره نموده ام . که اميدوارم اين شعارها جامه عمل به خود
ببيند .
از نظر من شريعتي يک اصلاح طلب مطلق واز نوع افراطي آنهم بدون
سواد سياسي بوده است ، وترديدي وجود ندارد ، امثال مسيح پور که چنين نامه
هايي براي شريعتي مي نويسند اورا هم جنس خود مي دانند .
بنابراين در
اين نقد نه تنها کوچکترين اشاره اي به ولايي بودن شريعتي نشده است ، بلکه
با استدلال ومنطق سعي شده که زواياي پنهان شخصيت شريعتي و خط سير فکري او
که با در خواستهاي مسيح پور نمايان گرديده براي مردم آشکار شود .