سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای روزانه رضا سروری
لینک دوستان

نقدی بر نامه دکتر شکر الله مسیح پور خطاب به محمد باقر شریعتی

امروزدر وبلاگ اخبارسیاسی بهبهان  :

با مطلبی مواجه شدم که تحت عنوان « صحبتی کوتاه با حاج محمد باقر شریعتی » منتشرشده بود . ودر ذیل این مطلب ، نام شخصی بنام دکتر شکرالله مسیح پور قید شده بود . لذا نظر به اینکه در این یادداشت یا نامه ، نویسندة آن ، یعنی دکتر شکرالله مسیح پور ، مخاطب خود ، منتخب مردم بهبهان برای مجلس نهم را ، به چیزی نصیحت وترغیب وتشویق نموده که اولاً ، خودش نه تنها به آن چه از آقای شریعتی خواسته عامل وپایبند نبوده است ، بلکه نامه اش سراسر آلوده به آنچه بوده که مخاطبش را از آن نهی نموده است . و ثانیاً جالب تر اینکه ، این نامه با یک انشاء وادبیات مطلق سیاسی وبا یک نگاه کاملاً جناحی ، آنهم به سبک وسیاق سیاسیون منفور ملت شریف ایران ، یعنی سران فتنه وحامیان آنها نگارش شده است ؛  که آقای شریعتی بارها افراط وتفریط در سیاست را عامل عقب ماندگی بهبهان واستان خوزستان اعلام نموده است . خلاصه وجود اینهمه تناقض وضدیت وناهماهنگی نامه با خصوصیات فردی و شعارهای تبلیغاتی مخاطب وایضا ً؛ عدم همخوانی وتجانس قسمتی از نامه ؛ بااوضاع واحوال عقیدتی خانوادگی آقای شریعتی ، نگارنده را برآن داشت ، که در مرحله اول ، با نیت وقصد دفاع از حیثیت خانوادگی وایدئولوژی سه شهید والامقام برادران شهید شریعتی وابوی مکرم این شهیدان مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ رحیم شریعتی علیهم الرحمه ، وسپس دفاع از اسلامیت نظام و نفی ومحکوم نمودن تفکرات سکولاریسمی نویسنده نامه ، نقدی مختصر برآن بنویسم .

دکتر شکرالله مسیح پور نامه خودرا اینگونه آغاز کرده است : « جناب آقای شریعتی ، با برتری‌های اخلاقی که در شما می‌شناسم انتظار می‌رود نقش نمایندگی خویش را بدور از باورهای ایدئولوژیک و جناحی در پیوند با مردم و حتی آنانی که به شما رای نداده اند آغاز کنید و چون دکتر شجاع پوریان که به عنوان فرزند ملت ایران همواره نامش به نیکی یاد می‌شود تا پایان کار در کنار مردم باشید. گر چه پاره ای کارشکنی‌ها سبب شد که دکتر شجاع پوریان نتواند آنگونه که خود می‌خواست به همه آرمان‌های اقتصادی و فرهنگی اش جامه عمل بپوشاند ولی مردم فرهیخته و فهیم، سره را از ناسره می‌شناسند و بهترین داوران در درازنای تاریخند.بدون تردید لازمه نمایندگی از حقوق ملت، واکنش در برابر پایمال کردن حقوق شهروندی و پیگیری و برخورد با فساد اقتصادی و هر گونه فساد از سوی هر مقام دولتی و گروهی است. نماینده‌ای که در سوی مردم جا دارد بر سر حقوق شهروندان هیچگونه سازشی نخواهد کرد »

جناب آقای دکتر مسیح پور ! شما در مقدمه و سرآغاز نامه ات ، همانطوری که در اسطار فوق آماده است ، آقای شریعتی را به دوری گزیدن از باورهای ایدئولوژیکی و جناحی و سیاسی ترغیب و تشویق نموده اید ؛ در عین حالی که ، نیت قلبی و قصد و انگیزه شما ، که در متن اصلی نامه ات متجلّی و ظهور یافته است ؛ سراسر آلوده به یک ایدئولوژی التقاطی مدرنیتة غرب زده و یا به عبارت صحیح تر ؛ آلوده به تفکر سخیف سکولاریسمی و متأثر از شعار سران فتنة سال 88 است .

جناب دکتر مسیح پور ! وقتی انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران و نظام سیاسی حاکم که منتخب 2/98 درصدی ملت مسلمان و با بصیرت ایران اسلامی است ، یک انقلاب و نظام ایدئولوژیکی مبتنی بر جهان بینی توحیدی است و شاه بیت شعار  امام امت و امت امام که تابلوی اصلی نظام را به نمایش می گذارد ، امتزاج دین و سیاست یا همان یکی بودن دیانت و سیاست است ؛ توصیه شما به منتخب مردم بهبهان برای مجلس نهم به پرهیز از باورهای ایدئولوژیکی به چه معناست ؟

وقتی انقلاب و نظام حاکم بر جمهوری اسلامی ایران ، یک انقلاب و حکومت ایدئولوژیکی مطلق است ، و در قاموس انقلاب اسلامی ایران ایدئولوژی به معنی مکتب اسلام ناب محمدی (ص ) تعریف شده است ؛ بدون تردید ، شرایط ایجاب می نماید که ، تک تک کارگزاران نظام ، خصوصاً نمایندگانی که قرار است به عنوان قانونگذار ، در قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران ؛ این حکومت ایدئولوژیکی ، به قانونگذاری مشغول شوند ، بدون استثناء ، در کنار سایر تخصص های علمی و فنی و آشنایی نسبی با علوم نظری و عملی ، به منظور اینکه انقلاب اسلامی و نظام از ریل اسلام ناب محمدی و صراط مستقیم خداوند منحرف نشود ؛ باید و باید یک ایدئولگ باشند . تا بتوانند بایدها و نبایدها و خط قرمزهای ایدئولوژی حاکم را تشخیص و از اصول و مبانی آن به موقع دفاع کنند .

اینک با توجه به این ضرورت ، وقتی شما صراحتاً ازآقای شریعتی خواسته اید که ، نقش نمایندگی خویش را بدور از باورهای ایدئولوژیک و جناحی  آغاز کند  ؛  آیا از این درخواست شما  ، چیزی غیر از این استنباط می گردد ، که شما آقای شریعتی را به بی دینی و دین گریزی و شایداً دین ستیزی و منحرف شدن از صراط مستقیم انقلاب اسلامی و تخطی از اصول و مبانی ایدئولوژیکی و اعتقادی دعوت نموده اید ؟

جناب دکتر شکرالله مسیح پور ! اشتباه فاحش و غیر قابل اغماض شما اینجاست که ، از آقای شریعتی خواسته اید ، تا در مسیری قرار بگیرد که قبلاً آقای دکتر شجاعپوریان قرار داشت . و بصورت تلویحی و ضمنی ، او را ترغیب به الگوبرداری از دکتر شجاعپوریان و ادامه راه او نموده اید . در عین حالی که یکی از افتخارات دکتر شجاعپوریان پیش خودش و هوادارانش ، این است که ، او یکی از ایدئولوگ های مطرح و تئوریسین های فعال در اتاق فکر اصلاحات و حزب منحلة مشارکت بوده است و جملة زیبایی که بنده شخصاً چند بار از دکتر شجاعپوریان خطاب به خودم شنیده ام ، این است که ، ایشان همواره می گفت : من خودم سیاسی و اهل سیاست هستم و صرف نظر از نوع نگرش دیگر فعالان سیاسی ، آنها را دوست دارم . چرا که او یکی از مدافعان طرح توسعة سیاسی تفکر اصلاح طلبی بود .

جالب اینجاست که یکی از شعارهای اصلی آقای شریعتی که در انتخابات مجلس نهم که در اولین مصاحبه مطبوعاتیش نیز خیلی پررنگ و غلیظ به آن پرداخته این است که ، اولاً خودش را وابسته به هیچ یک از احزاب و جناح های سیاسی فعال در کشور ندانسته و در ثانی ، افراط و تفریط در سیاست را ، عامل عقب ماندگی در بهبهان و استان خوزستان معرفی نموده است .

با این تناقض و تضاد فکری و عملی ، شما چگونه انتظار دارید که ، آقای شریعتی آلترناتیو شجاعپوریان شود ؟

ضمناً آنچه از مندرجات ومحتویات ومفاد نامه شما استنباط می گردد ، این است که گویی ، شما پس از 22 خرداد 88 تا به امروز ، به دنبال تحصیل فرصتی بوده اید ، تا به طریقی وبه بهانه ای ، ارادت قلبی خودت را به سران فتنه وجریان برانداز وحامیان آنها ابراز کنی ، که از قرار معلوم ظاهراً ، بهترین فرصت را در نامه نصیحت آمیز خود به آقای شریعتی حاصل کرده اید ؛ که در این فرصت ،  با دفاع از آقای دکتر شجاعپوریان و اشاره جریان رد صلاحیت ایشان ، در حقیقت با این کار خود با یک تیر دونشانه را هدف قرار داده اید وبه نحو مطلوب خویش عقده گشایی کرده اید !!!؟؟؟

شاید از نظر شما وهمفکرانتان ، افرادی مثل دکتر شجاعپوریان ؛ موفق به نظر برسند . وایشان را انسانهای ماندگار وجاودانه ومحبوب درقلوب مردم بدانید ، از کجا مطمئن هستید که آقای شریعتی هم مثل شما فکر می کند ودوست دارد که پا جا پای شجاعپوریان بگذارد وبه جایی برسد که شجاعپوریان حالا قرار دارد ؟

آقای دکتر مسیح پور ! صرف نظر از آنچه در نامه ات ، در خصوص توسعة صنعت گردشگری و جهانگردی (توریسم ) و پتانسیل و استعدادهای بالقوة برخی از روستاهای بهبهان برای جذب گردشگران داخلی و خارجی و ایضاً مطالبی در خصوص توسعة فعالیت های صنعتی و صادرات و واردات بیان نموده اید ؛ که تا حدودی اگر این پیشنهادات اول ، صبغه الهی و ایدئولوژی محور شوند و بعد از قوه به فعل درآیند خوب هستند ، اما نکته قابل تأمل اینجاست ، که من نمی دانم شما کجا درس خوانده اید و در چه رشته ای تخصص دارید ؟ اما آنچه مسلم است این است ، که ملت مسلمان ایران که شما از آن دم زده اید ، در تبعیت از امام راحل خود ، آزادی و عمران آبادی و اقتصاد عالی و صنعت گردشگری را ، بدون ایدئولوژی توحیدی و بدون مکتب پیرجماران خمینی بت شکن و بدون سایة ولی امر خود امام خامنه ای عزیز و بدون ولایت فقیه نمی خواهند  . و این حرف اکثریت ملت شریف ایران خصوصاً حماسه سازان فتنه ستیز 9 دی 88 می باشد . که صد البته مردم مسلمان و غیور بهبهان نیز از این قاعده و درخواست مستثنی نخواهند بود .

 البته با شناختی که از خانواده محترم آقای شریعتی داریم و می دانیم که ایشان در خانواده ای تربیت شده اند  که از کودکی و عنفوان جوانی با ولایت و ایدئولوژی ولایی و باورهای قبلی دینی و معرفت شناختی مأنوس بوده اند ، و مهمترین نشانه ودلیل بر تصدیق این ادعا ، راهی بوده که پدر بزرگوارشان در تمام عمر پربرکتشان طی نموده اند و سپس سه سرباز فداکار ولایت که این خانواده تقدیم اسلام ناب محمدی نموده اند و خون پاک خود را پای نهال مقدس ایدئولوژی ناب محمدی ریخته اند می باشد .

آقای دکتر مسیح پور !

آری شما ، بدون توجه به اصالت خانوادگی مخاطب خود ، وبدون توجه به اینکه شریعتی ، بر سر سفره ولایت و تحت تربیت وقیمومت یکی از مدافعان ومبلغان ایدئولوژی ناب اسلامی و از مروجین باورهای قلبی ولایتمداری رشد ونمو پیداکرده وسه جوان برومند از این خانواده ؛ خون پاکشان را پای نهال مقدس ایدئولوژی ناب جهان بینی توحیدی وخط ولایت ریخته اند ، ودر انتخاباتی که گذشت ، یکی از دلایل اقبال عمومی به سمت سوی او ، همین امتیاز مدافع ایدئولوژی جهان بینی توحیدی وپیرو ولایت بودن خانواده آقای شریعتی بوده است ؛  منتخب مردم بهبهان برای مجلس نهم را ، به چیزی نصیحت وترغیب وتشویق نموده که خودتان نه تنها به آن چه از آقای شریعتی خواسته عامل وپایبند نبوده ونیستید ، بلکه نامتان سراسر آلوده به آنچه بوده که مخاطبت را از آن نهی نموده اید .

یا به تعبیری ، شما به بهانه نهی مخاطبت از یکسری اموری که خودتان آلوده ودلبند آنها هستید ، در این نامه به دفاع از آنها پرداخته اید . وبه طریقی مترصد و مستعد بوده اید ، که شاهکاری از سیاسی نویسی وجناح گرایی وایدئولوژی مداری خودتان ، البته از نوع چپ افراطی وغرب زدگی آن که منفور ملت شریف ایران اسلامی است ، در قالب نامه ای که مخاطب خودرا از این چیزها نهی می کنید ، خلق نمائید . وبه رخ آقای شریعتی ومردم مومن وولایتمدار بهبهان بکشید . که صد البته رهی خیال باطل ، چون این حنای شما حتی نزد آقای شریعتی هم رنگی ندارد . ومطمئناً اگر هم روزی روزگاری آقای شریعتی خواست ، چیزی از این اقوال شما را به فعلیت برساند ، اولین مخالفانش از خانواده شریف او خواهند بود وبعد مردم ولایی بهبهان .

هرگز آقای شریعتی با طناب پوسیده وافکار پوشالی شما غرق نخواهد شد ، واولین حرفش که بعد از انتخابات خودرا تابع ولایت خوانده است ، سیلی ونه خیلی محکمی به امثال شما بوده است . وشاید هم همین حرف آقای شریعتی ، امثال شما را اینگونه برآشفته است که برای او دست به قلم شده اید . وحتماً باید منتطر نامه های بعدی هم باشیم . الله العلم . والسلام .

سید مختار موسوی

منبع : وبلاگ مدافع ولایت

رضا سروری : ما خوشحال می شویم که آقای شریعتی ولایی باشند اما تجربه ثابت کرده است که در سیاست و رجال سیاسی باید به اعمال بنگریم نه اقوال!!! و زمان معلوم می کند آقای شریعتی دارای چه افکاری هستند و در نهایت تاکید میکنم که ما از تمامی حامیان ولایت در بهبهان حمایت می کنیم ...


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 91/3/1 ] [ 8:49 عصر ] [ رضا سروری ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب
ایران رمان