یادداشتهای روزانه رضا سروری | ||
سرودهای از آیتالله صافی گلپایگانی
ای از تو مشام جان معطر
خبرگزاری فارس: آیت الله صافی گلپایگانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در قالب سرودهای به این بانوی بزرگوار ابراز ارادت کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، سروده آیتالله صافی گلپایگانی با عنوان جمال کبریا به این شرح است:
ای دخـــت گــرامـی پـیمبر ای سرّ رســول در تو مـضمر در بـیت شریف وحی، خاتون بــر چــرخ رفــیع مَجد اختر ای شبه نبی به خلق و اوصاف ای نــور مـجسّــم مــصـوّر ای خـــادم خــانه تـو حوّا و ای حاجــب درگه تو هاجر در طــورِ لــقا یــگانـه بانو در مُـلک وجود زیب و زیور بــا شــیر خــدا عـلیّ عالی هـم سنگر و هم پیام و همسر مانند تو زن جهان ندیده است غــمـخوار و نـگاهبانِ شوهر ای عــین کمال و جان بینش ای شخص شخیص عصمت و فرّ بـر رفـعت قدر تو گواه است بــیت و حجر و مقام و مشعر ای ســیّــده زنــان عــالـم ای بــضــعه حــضرت پیمبر تـو اصلی و دیگران همه فرع تــو جـانی و دیگران چو پیکر در مُـــلــک وَلا ولــیّـة الله بـر نــخلِ وجــود احمدی بَر قــرآن بــه فـضیلت تو نازل بــرهان تــو مــحکم و مقرّر روی تــو جــمال کــبریایی کــوی تــو رواق قُرب داور از جوی تو شبنمی است زمزم و از بحر تو شعبهای است کوثر زان خـطبه آتشین که پیچید در ارض و سـما بسان تنـدر محکوم شد آن نظام و گردید حــق روشن و غالب و مظفّر مـن عاجزم از بــیان وصفت تـو بحری و من ز قطره کمتر ای امّ مــحـامـد و مـعــالی ای از تــو مــشام جان معطّر بــا اینهمه عزّ و رفعت شأن بـا آن همه فخر بی حد و مرّ از ظــلـم مــنافـقین امّــت شــد قـلـب مـنیر تـو مکدّر آن را کــه نـمود حقّ مقدّم کـــردند مــعانــدان مـؤخّر بردند فدک به غصب و بسـتند بــر بـاب تو گفتهای مـزوّر افسوس شکست دشمـن دین پـهلوی تو را به ضربـت در بــازوی تـو را به تازیــانه زد قــنفذ مــلحد سـتـمگر از سیلی و شـرح آن نگویم کافتد بـه دل از بیانش آذر در مــاتم مـحسن شهیدت ماییم به سوگ و ناله اندر بر لطفی صافی از سر لطف بنگر که بُوَد پریش و مضطر بس فخر از آن کند که دارد بر سـر ز سـتایش تو افسر [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/1/31 ] [ 11:0 صبح ] [ رضا سروری ]
در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقا ممنوع بوده ولی امروزه به عنوان یک حق شناخته میشود و چنانچه رضایت طرفین باشد، مشکلی ندارد.
به گزارش گرداب، "حسین حاج فرج دبّاغ"،متولد 1324 شمسی مشهور به "عبدالکریم سروش"، نواندیش دینی، شاعر و مترجم است. عده ای او را به عنوان رهبر جریان روشنفکری اصلاح طلبان می شناسند. [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/1/31 ] [ 8:51 صبح ] [ رضا سروری ]
در گفتوگوی مشروح با فارس صورت گرفت
دغدغهها، آرزوها و خاطرات شنیدنی 40سال فعالیت هنری افتخاری از زبان خودش
خبرگزاری فارس: الان برخیها با انتشار اولین آلبوم زنشان را طلاق میدهند! برخیها گویی اصلا پایبندی به اخلاق و خانواده ندارند. حالا این آدم چطور میخواهد در مردم تاثیر بگذارد؟آن صدایی می ماند که خوانندهاش مراقب خودش باشد.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، دیدن علیرضا افتخاری از نزدیک برای کسانی که سالها در شادیها و غمها با صدایش زندگی کردهاند جذابیت ویژهای دارد. مردی خوشرو، اهل آداب و خوش صحبت که لهجه اصفهانیاش هم صحبتی با او را دلنشینتر میسازد؛ آنقدر دلنشین که گپ و گفتمان با او تا 3 صبح به طول انجامید. مدتها قرار بود با افتخاری درباره خودش به گفتوگو بنشینیم؛ از گذشتهاش، کارهای قدیم و جدیدش، یاد کودکیها و پدرش که به خاطر آوازی که میخواند تنبیهاش میکرد و دختری که به قول خودش سهم دردهایش بوده و حالا روی ویلچر به چشمان خیس و محبتآمیز پدر که او را بسیار دوست دارد لبخند میزند. افتخاری اهل خانواده است و برخی همکارانش را به دلیل اینکه اخلاق و خانواده را فراموش کردهاند سرزنش میکند و معتقد است ساز کسی که با اولین آلبوم فیلش یاد هندوستان میکند، شنیدن ندارد. میگوید گیر امروزمان «اخلاق» است و بخاطر همین گیر است که ساز و صدای برخی ها دیگر به دل نمی نشیند. افتخاری که امروز 54 سالگیاش را پشت سر گذاشته البته کمی هم دلگیر است. دلگیر از برخیها که به قول خودش بعد از ماجراهایی که برایش پیش آمد خبری هم از او نگرفتند... گپ و گفت ما با علیرضا افتخاری را در زیر بخوانید: *ماجرای مخالفت پدر علیرضا افتخاری با آواز خواندن * جناب آقای افتخاری! صدای شما جزو معروفترین و فراگیرترین صداهایی است که مردم به آن اقبال خوبی نشان داده اند و آن را دوست دارند. اجازه بدهید ابتدا از خودتان آغاز کنیم... - من از کودکی علاقه شدیدی به خواندن آواز داشتم و این علاقه تبدیل به یک آتش درونی شده بود. یادم هست که آن زمان هم پدرم و هم مادرم با آواز خواندنم مخالف بودند و به این شکل برای تمرین دچار مشکل می شدم. یادم می آید در آن دوران مجبور بودم طوری بخوانم که پدرم متوجه نشود مثلا روزهایی که برای آبیاری مزارع به کمکش میرفتم برای اینکه صدای مرا هنگام آواز نشنود فشار پمپ آب را بیشتر میکردم و همراه صدای زیاد موتور آب آواز میخواندم. پدرم تا متوجه میشد فشار آب بالا است میآمد تا درجه موتور را کم کند. اما مرا در حال آواز خواندن میدید. اینجا بود که با عصبانیت گوشم را میکشید و میگفت «میخوای مطرب بشی؟» *با این حال شما ادامه می دادید... - بله چون عاشق آواز بودم. البته برایش زحمت زیادی هم کشیدم که بالاخره این تلاشها به ثمر نشست و در سن 12 سالگی شرکت رویال نخستین صفحه آواز مرا ضبط کرد و البته بعد از آن والدینم مرا تشویق کردند. * از میان شاگردان استاد «تاج اصفهانی» چرا شما بیشتر معروف شدید؟ - من برای اینکه بتوانم کار را درست انجام دهم و آوازی که می خوانم برایم تا اندازه ای راضی کننده باشد زحمت زیادی کشیدم. از سال 49 تا 60 که در خدمت استاد «تاج اصفهانی» بودم، ایشان با تکیه کلام های خود ما را به روشنی میکشاند. آن زمان برای استفاده از کلاسهای اساتید دیگر مانند «روزبه دادبه» با هزار مشکل از اصفهان به تهران میآمدم. یادم هست که ساعت 4 صبح به ترمینال میرسیدم و تا ساعت 6 در همان هوای سرد و گرم تهران در پایانه اتوبوسرانی میخوابیدم تا حمام باز شود و بتوانم تمیز و مرتب در کلاس استاد حاضر شوم. من با عشق، راهی را که دشوار بود طی کردم. معتقدم اساتید موسیقی همانند شمعی هستند که راه را به شاگرد نشان میدهند. *به خاطر لهجه صدایم را ضبط نکردند * از کار در آن سالها که هنوز خواننده مشهوری نبودید خاطره ای هم دارید؟ - یک روز برای ضبط صدا به استودیویی در تهران رفته بودم. آنجا آهنگسازی که اتفاقا الان آدم معروفی هم هست قرار بود تنظیم کار مرا انجام دهد. اما بعد از مدت کوتاهی او گفت که به خاطر داشتن هجا و لهجه اصفهانیام این کار را نمی کند! من با ناراحتی از استودیو خارج شدم و دلم شکست چون دلیلی برای این کار نمی دیدم. جالب اینکه هشت سال بعد همین آهنگساز یک اثری را تنظیم کرد و قرار شد در همان استودیو من آواز آن کار را بخوانم. زمانی که با او مواجه شدم گفتم خوب آهنگ کار تنظیم نشده و من این کار را نمیخوانم و از استودیو خارج شدم. مقصودم به این مطلب این است که اگر جوانی غریب و با داشتن شوق برای پیشرفت کردن گام برمیدارد، دست رد به سینه او نزنیم و به این فکر کنیم و حتی دست او را هم بگیریم. البته بعد از این کار از خودم ناراحت شدم که چرا این حرف را به او زدم ولی دیگر برنگشتم. *بچههای موسیقی واقعا مظلوماند/ هنوز بیمه نیستم * جناب آقای افتخاری! شما بهعنوان کسی که سالها در عرصه موسیقی کشور فعالیت دارید چه تصویری از شرایط امروز موسیقی ایران دارید؟ - بنظر من اهالی موسیقی و موزیسینها واقعا مظلوماند چراکه امروز کمتر به عرصه موسیقی اهمیت داده میشود. باید فضای بهتری برای هنرمندی که عمر خود را صرف موسیقی کشورش کرده مساعدتر باشد. الان برخی موزیسین های ما مشکلات عدیده ای دارند. خود من که به عنوان چهره ماندگار معرفی شدم هنوز بیمه نیستم یا 30 سال کارهای من به صورت شبانهروزی از رسانه ملی پخش شد اما حق و حقوقی دریافت نکردم. *هنرمندان باید اشعاری را بخوانند که روح زندگی را جاری سازد * ما امروز در کشور شاهد فعالیت فعالان موسیقی در دو حوزه سنتی و پاپ هستیم. چرا موسیقی پاپ که نیاز به دانش کمتری دارد در مقایسه با موسیقی سنتی از علاقمندان بیشتری برخوردار است؟ - ارسطو معتقد است «موسیقی دانش نمیخواهد». موسیقی باید خوب و زیبا باشد و به دل مخاطب بنشیند. اگر به لحاظ پژوهشی نگاه کنیم میبینیم فرضا چوپانی که آواز محلی میخواند این کار را سینه به سینه آموخته و از یک فرهنگ پیروی کرده است. یعنی این موسیقی را بصورت آکادمیک فرا نگرفته است. معتقدم موسیقی پاپ دارای حرکت است اما حکمت و تعقل ندارد و در این موسیقی هرچه اثر ریتمیک باشد پسندیدهتر است. البته در این حوزه هم بعضا مشکلاتی را می بینیم. گاهی اوقات اشعار درست انتخاب نمی شود یا روی اثر کار مناسبی صورت نمی گیرد. به نظرم اهالی موسیقی باید اشعاری را انتخاب کنند که روح زندگی را جاری سازد و این خیلی مهم است. *به من گفتند یا پاپ میخوانی یا خانهنشین میشوی * چه اتفاقی افتاد که سراغ موسیقی پاپ رفتید؟ - از آقای توکلی پرسیدم چرا سنتی را به پاپ تبدیل کردی، گفت خواست ناشر است. زمانی رسانه ملی طبق میل مردم از من موسیقی پاپ میخواهد، این رسانه است که با این درخواست ذهنیت و عقاید مردم را جهتدهی کند. زمانی که ذائقه جامعه به سمت پاپ رفت صدا و سیما از من خواست پاپ بخوانم، من اثری را با شعر «علی معلم» و با آهنگسازی یک اصفهانی خواندم و به من گفتند حاضری پاپ بخوانی یا خانهنشین میشوی؟، من هم گفتم آمادهام. میخوانم اما احساس من از موسیقی اصیل و سنتی چیز دیگری است. وقتی اشعار سنتی را میخواندم پر در میآوردم و دارای موفقیتهای بهتری در زندگی بودم اما نمیدانم چه دست مرموزی بود که میخواست به جای تار، ابزار موسیقی مدرن و غربی بیاید. الان تلویزیون ما آثار «جلیل شهناز»، نی «حسن کسایی»، تار «جلال ذوالفنون» یا آثار استاد «ظریف» را پخش نمیکند. *خوانندهها برای اجرای خوب باید یک هفته در قرنطینه باشند * جناب افتخاری! اساتید موسیقی در گذشته که خود شما هم آنها را درک کرده اید روی اخلاق تاکید زیادی داشتند و گویی روش کارشان با روش اساتید امروزی متفاوت است چون بهرحال ما امروز از این موارد حرفی نمی شنویم. آیا اتفاق خاصی افتاده که این روش ها متفاوت شده است؟ - اساتید قدیم به اخلاق بسیار پایبند بودند و اساسا آن را اصل می دانستند. پول مطرح نبود و برخی کارهایی که امروز برای پول بیشتر انجام می شود محلی از اعراب نداشت. اینطور بود که یک کار به دل مخاطب می نشست. معتقدم یک خواننده برای اجرای یک کنسرت باید یک هفته در قرنطینه باشد، پرهیز غذایی داشته باشد، از خودش و احوالاتش مراقبت کند، هر تلفنی را جواب ندهد و هر حرفی را نزند تا در زمان اجرا مردم شیفته او شوند. در اینصورت سکوت او هم مخاطب را مبهوت می کند. باید به گونهای به اجرا بپردازد که فکر کنند مسیح آمده اما متأسفانه مشغولیهای امروزه زندگی باعث شده تا کمتر به این مسائل فکر شود. *جامعه امروز ما باید خودش را پیدا کند شرایط طوری است که گویی عشق، رنج، نبرد، شخصیت مان را گم کرده ایم و انگار اصلا خودمان هم گم شده ایم. اول انقلاب ماشینها از یکدیگر سبقت نمیگرفتند و برای عبور از مسیر جاده به هم تعارف میکردند اما امروز بر عکس شده، ما باید بدانیم که خواننده و شنونده لازم و ملزوم یکدیگرند. جامعه ما باید خودش را پیدا کند. *موفقیت آرزو و خواستی است که خداوند آن را به انسان عطا میکند متأسفانه امروز که به خودمان نگاه میکنیم میبینیم که یاد و خاطره شهیدان را از یاد بردهایم. این درحالی است که یک هنرمند، جنگ و شهید را باید بشناسد و از یاد نبرد. باید دلایل ماندگاری آثار بزرگان موسیقی همچون استاد تجویدی، پرویز منصوری و همایون خرم و ... را بررسی کنیم و «خودشناسی» که مورد توجه آنها بوده است را باز یابیم. *برخی هنرمندان با انتشار اولین آلبوم خود اول زنشان را طلاق میدهند * امروز آیا این نگاه در بین هنرمندان و اهالی موسیقی را رواج دارد؟ - متاسفانه الان برخیها با اولین آلبوم خود اولین کاری که می کنند این است که زنشان را طلاق میدهند! برخیها گویی اصلا پایبندی به اخلاق و خانواده ندارند. حالا این آدم چطور میخواهد در مردم تاثیر بگذارد؟ آن صدایی که در دل مردم می ماند صدایی است که خواننده آن از خودش مراقبت می کند. در موسیقی اگر دیدید فردی زنش را طلاق داد و با فردی جوانتر و زیباتر ازدواج کرد، آثار او را گوش نکنید و بدانیم کسی که دو همسری را اختیار کرد سازش دیگر شنیدن ندارد. برخی از هنرمندان هستند که با زیر پا گذاشتن اخلاق و به سبب آشنایی، با فردی دیگر که از همسرشان جوانتر و یا زیباتر است ازدواج میکنند و گاهی این اتفاق به عدد سه می رسد و برخی با جدا شدن از همسر دوم به سراغ سومی می روند. معتقدم چنین شخصی سازش شنیدن ندارد. چه بسا در عرصه موسیقی افرادی بودند که با رفتن به این راه، موفقیت را از خود سلب کردند. * یک خواننده برای اینکه ماندگار باشد و در دل مردم بماند باید چه کند؟ - مطالعه زندگی پیشکسوتان موفق عرصه موسیقی رمز ماندگاری این هنرمندان را به ما نشان میدهد که آنها به «خودشناسی» توجه داشتند. زمانی که فرد یک کار خوب را شناخت، متوجه یک شاعر خوب هم میشود و آن موقع است که یک خواننده خوب هم پدید میآید. بنده معتقدم که موفقیت آرزو و خواستی است که خداوند آن را به انسان عطا میکند. *40 سالگی بهترین سن برای خوانندگی سنتی است * آیا خواننده پاپ هم میتواند سنتی بخواند؟ - تجربه ام به من می گوید خوانندهای که علاقمند موسیقی ریتمدار است باید تلاش کند تا به دوره دوم بلوغ خوانندگی که 40 سالگی است برسد. آن زمان است که تارهای صوتیاش برای خواندن موسیقی سنتی بهتر یاری میکنند. *جامعه نیاز به اشعار تازه و امید دارد اکنون در قرن 21 زندگی میکنیم که قرن حرکت است، باید شور و حال را به شنوندگان موسیقی بدهیم، موسیقی پاپ موسیقی مردمی است و باید بر حسب نیاز مردم ساخته شود، در زمان جنگ برای دفاع از کشور میخواندیم اما در حال حاضر باید به موضوع روح و تازگی در زندگی پرداخت. *کمتر کسی را پیدا میکنید که 5 غزل از حافظ حفظ باشد * شما بهعنوان یکی از هنرمندان مؤثر در موسیقی امروز ما چه افقی را برای موسیقی سنتی میبینید؟ - ما باید در هر زمان به نیاز آن زمان توجه کنیم و «به روز» باشیم. باید خودمان را با زمان جلو ببریم و نیاز مخاطب را بشناسیم. باید تلاش کنیم و خودمان را ارتقا دهیم. در یک مقطعی آواز، موسیقی و در مقطعی دیگر شعر و غزلیات اوج گرفت. امروزه متاسفانه یکی نیست که 5 غزل از «حافظ» را حفظ باشد و یا شعری از «سنایی» بخواند. برای این موضوع میتوان مثال فضاهای تاریخی و دیدنی اصفهانی را زد. مثلا مسجد امام خمینی اصفهان، اکنون در حال مرمت است و آن گونه که باید نتوانستند آن را خوب بسازند، چرا که قبل از تخریب برای چنین روزی مطالعه و پژوهش نکرده بودند که اگر خراب شد چگونه مرمت کنند یا حداقل دیگر تخریب نشود و یا به این موضوع فکر نمیکنند که گنبد مسجد شیخ لطفالله در فصل زمستان بازدیدکننده و یا توریست ندارد و میتوانند آن را بپوشانند تا از سرما و باران در امان باشد تا دیرتر خراب شود. انجام دادن این کار بهتر از ترمیم است و باید از این فضاها به گونهای مراقبت شود تا خراب نشود اما متاسفانه بعد از تخریب به فکر ترمیم میافتند که دیگر فایدهای ندارد. *باید جدایی را تبدیل به خدایی کنیم افراد مسن جامعه هم همینطور شدند، آنها را به سوی خانه سالمندان میبریم و فراموش کردهایم که پدر و مادر امید زندگی ما هستند و نیاز به احترام و هدیه دارند. معتقدم که تنها چیزی که انسان را در شرایط غصه قرار میدهد جدایی است که چه خوب است آن را خدایی کنیم. *جلال ذوالفنون هنوز زنده است * اخیرا استاد ذوالفنون به دیار باقی شتافتند. شما کارهایی را با استاد ذولفنون اجرا کردید. از حال و هوای آن کارها بگویید. - جلال به گونهای سهتار میزد که انگار پیانو میزند، نی و تمام سازها از سه تار او در میآمد، او باید 200 سال عمر میکرد، حیف که رفت، همه ما به «جلال ذوالفنون» مدیون هستیم. من هنوز باورم نمیشود که جلال فوت کرده است. او زنده است. در یک جمله میتوان گفت موسیقی یعنی جلال. 20 سال پیش کنسرتی در کرمان داشتیم 2 هزار نفر آمده بودند، جلال نیم ساعت به سه تارش تکیه کرده بود و تفکر میکرد، نگاه عارفانه این مرد مردم را نشانده بود، هرچه گفتیم آقا جلال دیر شد، فایدهای نداشت، وقتی سرش را از روی سه تار برداشت، اولین طنین حرکت دستش مردم را بیدار کرد. زمانی که با او در استودیو کار میکردم دیوانه میشدم، شعر «مرده بدم زنده شدم» را آنقدر زیبا اجرا کرد که دور میکروفن به رقص در آمده بودم. * اجازه بدهید به خودتان برگردیم. شما در خلوت خود معمولا چه آوازی میخوانید؟ - آهنگهای خودم را گوش میکنم و به این فکر نمیکنم که من خواندم و به دردی که در آثارم هست فکر میکنم. درد غریبی و ... *قیصر امینپور حافظ زمان بود * خاطره خاصی از قیصر امینپور دارید؟ - هر وقت قیصر را میدیدم تصویر حافظ در ذهنم تداعی میشد. خود قیصر میدانست که رفتنی است و این موضوع را بعد از اجرای آلبوم «نیلوفرانه» متوجه شدم. هر کسی که در این آلبوم کار کرد به نوعی تاوان پس داد، قیصر که شعر این اثر را سروده بود، خودش رفت. «محمدعلی چاووشی» دختر و پسرش را بر اثر تصادفی در کرج از دست داد و دختر بزرگ من هم که بیمار بود و تا پای مرگ پیش رفت اما خواست خداوند این بود که او بماند. *باید بعد از «نیلوفرانه» قداست کار خود را حفظ میکردیم * چرا به «نیلوفرانه» چنین نگاه خاصی دارید؟ - آلبوم موسیقی «نیلوفرانه» به موضوع مهمی همچون امام زمان (عج) پرداخته بود که باید قبل از کار از علمای برجسته مشورت میگرفتیم. باید بعد از اینکه آن را ساختیم و یا حداقل پس از اجرای آن اثر، قداست کار خود را حفظ میکردیم و آثار کمارزش دیگری را نمیساختیم. ما مقام امام زمان (عج) را در موسیقی کار کردیم که نباید کار میکردیم و باید گفت «هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند» و یا اینکه «سر پنهان است اندر زیر و خم» که این موضوع را کائنات میدانند. *در ماشین آهنگهایم را تمرین میکنم * در مسیر اصفهان و تهران چه آهنگی گوش میکنید؟ - برای رفتن به اصفهان از ماشین شخصی خودم استفاده میکنم و در چهار ساعتی که در راه هستم آهنگها و اشعاری را که باید آماده کنم را تمرین میکنم. * از میان خوانندگان سنتی و پاپ آثار چه افرادی را بیشتر گوش میدهید؟ - از خوانندگان اصیل ترانههای افرادی افرادی مثل علیرضا قربانی، همایون شجریان، سالار عقیلی، سینا سرلک و علی جهاندار و از خوانندگان پاپ ترانههای افرادی چون امیر تاجیک، احسان خواجهامیری و محسن یگانه را گوش میدهم. * فرزندان شما بیشتر چه موسیقی را میپسندند؟ - دختر بزرگم الهام، موسیقی سنتی گوش میکند. فرزند دومم علاقه زیادی به موسیقی ندارد. سومین فرزندم هم که از ناحیه پا فلج و روی ویلچره است را بسیار دوست دارم و خانواده من از علاقمندی بسیار من به او آگاهند. *به آرزوهایم رسیدهام * آرزویی فراتر از خوانندگی دارید؟ - من الحمدالله به آرزوهایم رسیدم و فعالیتهای هنری موفقی در سراسر جهان داشتم، اکنون نزدیک به هشت سال است که سعی میکنم کنار همسر و سه فرزندم باشم و به آنها بیشتر رسیدگی کنم چون من برای خانواده قداست بالایی قائلم. ------------------------------------------- گفتوگو از: روحالله فرقانی فدافن ------------------------------------------- [ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/1/29 ] [ 6:58 صبح ] [ رضا سروری ]
رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی:
اجرای صحیح برنامهها منوط به تأمین امنیت و احساس آرامش درونی جامعه است
خبرگزاری فارس: رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر ضرورت برنامه ریزی مبتنی بر خرد جمعی، تلاش مجاهدانه و از سرِ دلسوزی برای پیشرفت و حرکت رو به جلوی کشور، تحقق برنامه ها و اجرای صحیح آن را منوط به تأمین امنیت و احساس آرامش درونی جامعه دانستند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، فرمانده نیروی انتظامی و جمعی از فرماندهان و کارکنان این نیرو، جلب رضایت مردم را زمینهساز جلب رضایت الهی دانستند و خاطرنشان کردند: اگر مسئولان بتوانند دلهای مردم را با حضور خود آسوده و امن نگه دارند، مطمئناً رضایت الهی را نیز جلب خواهند کرد. ایشان با معرفی پرسنل نیروی انتظامی به عنوان سربازان نظام اسلامی، نیاز به تأمین امنیت را جزو نیازهای اساسی و زمینهساز برای برنامهریزی منظم و سازمان یافته دانستند و تأکید کردند: چنانچه جامعهای امنیت نداشته باشد هیچ کار سازمان یافتهای در جهت پیشرفت و ارتقای آن کشور تضمین نخواهد شد. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر ضرورت برنامه ریزی مبتنی بر خرد جمعی، تلاش مجاهدانه و از سرِ دلسوزی برای پیشرفت و حرکت رو به جلوی کشور، تحقق برنامه ها و اجرای صحیح آن را منوط به تأمین امنیت و احساس آرامش درونی جامعه دانستند. ایشان ضمن برشمردن برخی آسیب پذیری های فردی و سازمانی افزودند: همچنان که ممکن است افراد به لحاظ روحی و ذهنی دچار آسیب پذیری شوند، سازمانها نیز در معرض رخنه فساد و آسیب هستند که همواره خردمندانه و با توجه کافی، باید مراقبت های لازم را به عمل آورد. حضرت آیت الله خامنه ای توجه به امانت، صداقت، دیانت و انجام وظایف سازمانی و همچنین مقدم دانستن منافع جامعه بر منافع شخصی را زمینه ساز اعتلا و پیشرفت یک کشور خواندند و خاطرنشان کردند: اگر در جامعه ای کسانی باشند که با این روحیه کار کنند یقیناً آن جامعه به اوج خواهد رسید و به قدرت استوار و ماندگاری دست خواهد یافت. در ابتدای این دیدار و پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، سردار سرتیپ احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی گزارشی از عملکرد این نیرو در زمینه کاهش نسبی جرائم جنایی، افزایش کشفیات مواد مخدر، پیشرفت های سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه مرزبانی، کاهش تصادفات، افزایش خدمات نیروی انتظامی به مردم، و ارتقای رضایتمندی مردم از پلیس بیان کرد. [ یادداشت ثابت - شنبه 91/1/27 ] [ 8:27 عصر ] [ رضا سروری ]
مشروح ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بانکی
روایت متهم به فساد فی الارض از طی الارض خاوری
خبرگزاری فارس: یکی از متهمان پرونده فساد بانکی با اشاره به این مطلب که خاوری طی الارض کرد و من به فساد فیالارض متهم شدم گفت: خاوری در گوشهای از دنیا عشق و حال میکند و من و خانوادهام در تهران زجر میکشیم.
به گزارش خبرنگار قضایی فارس، ششمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد مالی 3 هزار میلیارد تومانی امروز 27 مهر ماه در دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی ناصر سراج برگزار شد. در زیر مشروح این جلسه را میخوانید. آغاز رسیدگی به اتهامات 3 متهم پرونده فساد بزرگ مالی ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی 3 هزار میلیارد تومانی از ساعت 9:20 دقیقه در شعبه اول دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ناصر سراج آغاز شد. در این جلسه به اتهامات «س.ک» رئیس بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و همچنین «س.م» رئیس بانک ملی کیش رسیدگی شد. در ادامه نیز به اتهامات «ب.ب» متهم دیگر پرونده رسیدگی شد اما هر 3 متهم مذکور در جلسه دادگاه حضور داشتند. احتمال برگزاری جلسات صبح و عصر برای رسیدگی به پرونده فساد مالی به محض آغاز ششمین جلسه محاکمه متهمان پرونده فساد بزرگ مالی مطالبی مطرح شد مبنی بر اینکه دادگاه در دو نوبت صبح و عصر برگزار شود. بر اساس شنیدهها احتمال داده شد که جلسه در قالب دو نوبت صبح و عصر برگزار شود. در جلسه صبح به اتهامات «س.ک» رئیس بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و همچنین «س.م» رئیس بانک ملی کیش رسیدگی میشود. در ادامه در صورت لزوم و با نظر قاضی، نوبت عصر دادگاه امروز به اتهامات «ب.ب» متهم دیگر پرونده رسیدگی میشود که چنانچه زمان نوبت صبح دادگاه اجازه دهد، محاکمه این متهم نیز در نوبت صبح انجام میشود. با آغاز رسمی جلسه و تلاوت قرآن قاضی ناصر سراج گفت: در جلسه گذشته نماینده دادستان از دادگاه فرصت خواست اما زمانی محیا نشد تا ایشان حرفهایشان را بزنند. وی ادامه داد امروز ایشان فرصت دارند در ابتدای دادگاه مطالب خود را اعلام کنند. نماینده دادستان:شرکت های گروه آریا از سال 88 رشد انفجاری پیدا کرد نماینده دادستان با بیان اینکه مهافرید مانند نخ تسبیح عوامل ارتکاب جرم را به هم وصل میکرد گفت: میتوان به ارتباط گسترده میان مهآفرید و برخی مدیران اجرایی، نمایندگان، مدیران ارشد بانکها و تشکیل شرکتهای خارجی اشاره کرد. فراهانی نماینده دادستان تهران در ابتدای ششمین جلسه دادگاه فساد بزرگ مالی، اظهار داشت: فساد اقتصادی مولد بسیاری از جرایم و آثار آن بسیار گسترده است به همین دلیل متهمان این پرونده مستحق سنگینترین مجازات هستند. وی ادامه داد: این گروه عدم شفافیت در ثبت حسابها و اموال خود را داشتند که نشاندهنده عدم فعالیت اقتصادی سالم و صحیح است. وی خاطر نشان کرد: این شرکت در بسیاری از موارد به دنبال فرار مالیاتی و کتمان همه فعالیتهای خود بودهاند و نهتنها وجوه دریافتی از بانکها را در تولید مصرف نکردند بلکه آن را در مسیر مقاصد شخصی و غیرتولیدی هزینه کردند. فراهانی گفت: هیچ کدام از وجوه دریافت شده از بانکها که به نام گروه ملی بوده در همان جا مصرف نشده و اعضای این گروه در مواجهه با افراد مختلف فعالیت خود را محرمانه خوانده تا کسی از آنها توضیح نخواهد. نماینده دادستان تصریح کرد: این گروه همواره سعی کرده حسابرسی شرکتهای صوری را جزیرهای انجام دهد که سرانجام این کار فرار مالیاتی بوده است. وی ادامه داد: با بررسی انجام شده میتوان فهمید که در زمان مدیریت آریا، بدهی گروه ملی افزایش یافته است که نشاندهنده عدم مدیریت صحیح و همچنین نیت شوم گروه است. در بسیاری از موارد اصلاً در قبال گشایش السیها نه کالایی داد و ستد شده و نه اصول اولیه بازگشایی رعایت شده است. فراهانی افزود: در اثبات رد ادعای وکلا باید گفت جمع کل گردش حساب خسروی در سالهای 88 تا 90 میزان 31 هزار و 386 میلیارد ریال بوده است که نشان از ان دارد که وجود حاصل از گشایش ها به جای صرف در تولید مصرف شخصی شده است. وی ادامه داد: کشور برای پیشرفت نیازی به پرداخت رشوه ندارد و بدون جعل هم میتوان در راه پیشرفت کشور قدم برداشت. وی گفت: مهآفرید نخ تسبیحی بود تا دانههای تسبیحی که قرار بود این جرایم را انجام دهند به هم متصل کند. در این میان میتوان به ارتباط گسترده میان مهآفرید و برخی مدیران اجرایی، نمایندگان، مدیران ارشد بانکها و تشکیل شرکتهای خارجی اشاره کرد. فراهانی با اشاره به تعدد حسابهای بانکی و استفاده از مدیران موجه استانی، تعداد بالای السیها و رشد انفجاری 154 درصدی شرکتها گفت: آمار نشان میدهد که این گروه 5 یا 6 شرکت بیشتر نبوده است و از سال 85 جهش خود را شروع کرده اما از سال 88 تا 90 این رشد انفجاری بالا میرود که ناشی از جرم و فساد است لذا این ادعا که ما سوءنیت نداشتهایم در مورد تمام متهمان قابل قبول نیست. پس از صحبتهای فراهانی نماینده دادستان قاضی ناصر سراج از متهم «س.ک» رئیس بانک صادرات گروه ملی فولاد اهواز خواست تا برای دفاع آخر در جایگاه متهم قرار بگیرد. متهم: 2میلیارد و 350 میلیون تومان خیریه گرفتم وی گفت: پولی که خسروی به من داد خیریه بود و کلا 2 میلیارد و 350 میلیون تومان گرفتم. «س.ک» رئیس بانک صادرات شعبه گروه ملی فولاد اهواز برای آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: آقای «ر» از من خواسته بود السیها را باز کنم. من از آشنایی او و خسروی باخبر نبودم. وی با بیان اینکه قصد ضربه زدن به نظام را نداشتم، گفت: تمام هزینه بلیطهای سفر من به تهران و بالعکس را شرکت آریا تقبل میکرد. این گروه دفتر هواپیمایی داشت. متهم گفت: پولی که خسروی به من داد خیریه بود و کلاً 2 میلیارد و 350 میلیون تومان گرفتم. تمام شبکه بانک صادرات از موضوع بازگشایی السیها باخبر بودند. وی در ادامه دفاعیات خود گفت: خسروی از مشتریان خاص بانک صادرات بود و اعتبارسنجی او توسط واحد اعتبارات و کارشناسان بانک صادرات انجام میشد. من قرار نبود در شعبه کار استعلامات و همچنین اعتبار سنجی او را انجام دهم. متهم در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه چرا بازرسان متوجه چیزی نشدند گفت: تمام چیزهایی که میگویم مربوط به قبل از دستگیری است. بیش از 40 بار از شعبه بازرسی شد اما کسی نگاه نکرد که چرا شماره برخی از السیها وجود ندارد. من هیچگونه جعلی انجام ندادم. وی ادامه داد: من مهر و امضای خودم را میزدم، چرا نماینده حقوقی و وکیل بانک صادرات میگوید جعل شده است؟ چرا به من اتهام پولشویی میزنید؟ اگر میخواستم پولشویی کنم که میرفتم و اسلحه قاچاق میکردم. من رشوه ندادهام. متهم در پاسخ به این سوال قاضی که پس چه کسی به «ر» پول داد گفت: به من گفتند بابت کاری به او 30 میلیون تومان بدهم. قاضی گفت: به این کار حقالسکوت میگویند. قاضی ادامه داد: آنجوری که من متوجه شدم و از صحبتهای خود شما هم مشخص است شما برای پرداخت پول به خسروی از هم سبقت میگرفتید و این نشاندهنده باندی بودنتان است. متهم درباره اینکه چرا السیها را ثبت نمیکردند گفت: من بیشتر از اندازه سقف مجوزم گشایش کردم به همین دلیل ثبت نمیکردم تا مبادا در سیستم بانک مشخص شود چون کارم غیرقانونی بود. بعد از متهم، وکیل وی در جایگاه قرار گرفت و گفت: بحث فساد فیالارض فاقد جنبههای معنوی و مادی جرم است. وی ادامه داد: به واسطه ارتباطات گسترده خسروی با مدیران به نظر میرسد موکل من با فساد ارتباطی ندارد و تنها یک کارمند بوده است. وکیل «س.ک» گفت: گویا پرونده دیگری باید باشد. به نظر میرسد نمیتوان گفت چون موکل من همکاری داشته است اتهام عضویت در باند را به او زد. وی ادامه داد: از موکل من به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد خود استفاده شده است. بعد از اظهارات وکیل و اخذ آخرین دفاعیات، رسیدگی به اتهامات این متهم به پایان رسید و وکیل وی عنوان کرد که مشروح دفاعیات خود را در قالب لایحه ارائه خواهد کرد. «س.م» بازرس با یک تلفن به تهران برگشت و اصلاً بازرسی نکرد «س.م »مدیر بانک ملی کیش گفت: بازرسی که پیش ما آمده بود با یک تلفن از دفتر مدیریت بالا دستی بانک به تهران برگشت و اصلاً بازرسی نکرد. در ادامه ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، «س.م» مدیر بانک ملی شعبه کیش در جایگاه قرار گرفت و در اظهارات قابل تأمل خود با بیان اینکه 18 سال کار مدیریتی کردم گفت: 7 ماه زندان بودن خودش یکجور طلبگی و دانشگاه رفتن است. وی ادامه داد: در این مدت 5 بار قرآن را ختم کردم. با نهجالبلاغه و مفاتیح الجنان انس گرفتم و از خداوند ممنونم که اجازه داد آنها را تجربه کنم. «س.م» گفت: من رده 5 چارت بانک ملی هستم. خاوری در سطح اول چارت است. وی ادامه داد: آقای «الف» مدیر مستقیم من در کیش است که محل کار او هم در تهران است. من رئیس شعبه کیش هستم که یکی از 20 شعبه زیرمجموعه تحت امر آقای «الف» است. متهم گفت: در کل پروسه این پرونده 28 هزار میلیارد ریال دیسکانت انجام شده است که سهم شعبه کیش که تحت مدیریت من بوده است تنها یکششم کل آن بوده است. وی ادامه داد: تمام اینها در یک رده هست و از آقای «الف» دستور انجام تنزیلها را میگرفتیم. «س.م» گفت: متأسفم از اینکه در جایی کار کردم که خاوری مدیرعامل آنجا بوده است. خاوری طیالارض کرده است اما من به عنوان فساد فیالارض متهم هستم. وی ادامه داد: خاوری در یک گوشه دنیا فارغ از این اتفاقات دارد عشق و حال میکند اما من و خانوادهام در حال زجر کشیدن هستیم. وی خطاب به خاوری گفت: شما به مملکتت پشت کردی اما مطمئنم که دستگیر میشوی و در روز قیامت جواب این کارت را خواهی داد. مدیر بانک صادرات کیش افزود: شما پا روی خون شهدا گذاشتی اما من در یک دادگاه صالح محاکمه میشوم و حداقل خیالم راحت است که در کشور خودم هستم. «س.م» گفت: من برای همه کارهایم دستور کتبی و شفاهی گرفتهام. صبحها که مدارک تنزیل را آماده میکردیم آنها به سرعت جلسات را تشکیل میدادند. وی ادامه داد: آقای «الف» بارها گفته بود که مدیران بالا به من فشار میآورند. او به من میگفت مدیر بانک پشت سر این پرونده است و نیازی به نگرانی نیست. بازرسی و حراست زیرمجموعه مدیرعامل بودند و من نمیتوانستم به جایی بگویم. وی افزود: بازرسی که پیش ما آمده بود با یک تلفن از دفتر مدیریت به تهران برگشت و اصلا بازرسی نکرد. از طرف آقای «الف» به من گفته شد که خسروی مشتری خوبی است. من جوابگوی کاری هستم که کردم. قاضی گفت: من که کار بانکی نکردهام میدانم نمیشود یک بار فولاد 3 هزار تریلی، ظرف 5 ساعت جابهجا شود. متهم گفت: به خدا قسم من خبر نداشتم؛ ما اهمال کردیم که برخی از مجوزها را بررسی نکردیم. وی در پاسخ به اظهارات قاضی مبنی بر اینکه یک اهمال شما کشور را به این مشکلات انداخته است گفت: من رئیس هیئت مدیره شعبات بانکهای کیش و رئیس هیئت دوچرخه سواری کیش بودم. فرصت نظارت نداشتم و به همکاران زیردست خود اعتماد کرده بودم. «س.م» تصریح کرد: من از کارهای ارزی و السیها اطلاع نداشتم و کارمندان خود را به آقای الف ارجاع داده بودم و اگر محکوم شوم چوب عدم نظارت را خوردهام. وکیل مدافع متهم خطاب به قاضی گفت: هنوز هم مدارک موردنیاز برای گشایشهای بین بانکی جا نیفتاده شما چطور از موکل من توقع دارید این موارد را بداند. وی در پاسخ به اظهارات قاضی مبنی بر اینکه باید آنها را میدانست گفت: من درخواست کارشناسی پرونده را دارم تا موضوع مشخص شود. قاضی از وکیل پرسید دقیقا کارشناسی چه موضوعی را میخواهید که وکیل گفت: میخواهم رعایت تمام در هنگام گشایش و تنزیل السی ها موارد کارشناسی در پرونده شده باشد. بعد از اظهارات وکیل و اخذ آخرین دفاعیات متهم، رسیدگی به اتهامات این متهم نیز به پایان رسید و دادگاه وارد رسیدگی به اخذ آخرین دفاع از متهم دیگر پرونده «ب.ب» شد. مدیران دسته چکهای سفید امضا را در اختیار خزانهدار میگذاشتند پس از اظهارات «س.م » متهم ردیف دوم پرونده یا همان چشم راست مهآفرید به نام «ب.ب» در جایگاه متهمان قرار گرفت. وی گفت: روال گروه آریا این بود که تمام مدیران دسته چکهای سفید امضای خود را در اختیار خزانهدار قرار میدادند. وی با بیان اینکه اتهام فساد فیالارض را قبول ندارم گفت: در 3 روز گذشته با 15 نفر مواجهه حضوری داشتم و در این مواجههها نقشم مشخص شد. «ب.ب» ادامه داد: آقای «ک» که اولین بار همدیگر را دیده بودیم توضیحی درباره السیها به من نداده بودند و به خاطر اعتماد به خسروی این کارها را میکردم. وی تصریح کرد: مطلبی را نماینده دادستان از قول من نقل کرده و گفته من ملاقات «ر» را در تیرماه مطرح کردهام در حالی من او را در 28 اسفند دیدهام. متهم گفت: دیروز یکسری از مواجهین آمده بودند و همگی صحبتهایشان را نقض کردند و مدعی شدند چیزهایی که درباره من گفتهاند اصلا از زبانشان جاری نشده است. وی ادامه داد: پیش از این گفته بودند که من مسئول خرید فولاد فام اسپادانا هستم اما شخص آقای «ی.م» آمد و خودش را مسئول خرید این شرکت معرفی کرد. متهم «ب.ب» افزود: پیش از این گفته شده بود من برای «س.خ» در کیش دفتر خریدهام و به آنها نحوه گشایش السی را آمورش دادهام اما در مواجهه روزهای قبل مشخص شد که من فقط از طریق یکی از دوستانم برایش خانه و دفتر کار اجاره کردم اما خانم «ع.ح» به ایشان آموزش داده است. وی گفت: در مورد شرکت الیت هم آقایان آمدند و تأیید کردند حرفهایم را که من هیج نقشی در موضوع این شرکتها نداشتهام. من شرح وظایف مشخصی داشتم که آن هم معاون حقوقی مجموعه بود. وی تصریح کرد: درباره تحصیل مال نامشروع هم باید بگویم که در جلسه قبل به من اتهام زدند که 19 ملک خریدهام اما در همه این موارد من فقط وکیل برای نوشتن قرارداد بودم. من قبل از اینکه وارد این گروه شوم 400 میلیون داشتم الان این رقم به 1.3 میلیارد رسیده است که 400 میلیون آن وام بوده است که از خسروی گرفتم. قاضی خطاب به متهم گفت: چه زمانی وکالت سهام به نام شده خودت در بانک آریا را دیدید. متهم گفت: همان لحظه که به نامم شد در محضرخانه وکالت بلاعزل دادم. خانم «الف» در جلسه حضور دارند و میتوانید از ایشان سوال کنید آیا در گروه چیزی به نام من است یا خیر. من از منشاء پولها خبر نداشتم و همانطور که ایشان گفته بود که گزارشهای مالی را فقط به «الف.ش» و خسروی می داده است. ما از منابع مالی خبر نداشتیم. «ب.ب» گفت: من از بابت زدن امضای خسروی قصد پر کردن جیبم را نداشتم بلکه قصدم راه افتادن کارها بوده است. روال در مجموعه آریا اینگونه بود که مدیران همه دسته چکهای خودشان را سفید امضا در اختیار خانم «الف» قرار میدادند. قاضی سراج : بانک ملی 11 تریلیون ریال طلبکار است اما شکایتی در پرونده نیست در بخش از جلسه قاضی سراج گفت: بانک ملی 11 تریلیون ریال طلبکار است اما از آنجا که قرار نبوده شکایتی شود هیچ شکایتی در پرونده نیست. اینها همه با هم دوست بودهاند و نمیخواستند از هم شکایت کنند. قاضی سراج از متهم «ب.ب» درباره دلیل واگذاری مدیریت یک شرکت به یک جوان 21 ساله پرسید و اظهار داشت: به نظر میرسد دلیل این اقدام این بود که این افراد از اقوام شما بوده است. متهم مدعی شد ما در کشور استاندار 28 ساله نیز داریم اینکه چیز بعیدی نیست که یک فرد 21 ساله در یک شرکت خصوصی رئیس باشد. در ادامه وکیل متهم «ب.ب» گفت: موکل من و خسروی همدوش هم هستند اما فراهانی (نماینده دادستان) قصد داشت حتی در برخی موارد با گفتن القابی مانند ژنرال موکل من را بالا ببرد در حالی که مهآفرید به درستی تقسیم کار کرده بود. وی افزود: مهآفرید از اساتید دانشگاهی هم بالاتر بوده است. میتوانم بگویم از مدیران برخی از وزارتخانه هم بالاتر بوده است. ریاحی گفت: برای دفاع از موکلانم ابتدا باید دید واقعا باندی وجود داشته است یا نه و بعد از آن باید دید تخلف اقتصادی هم بوده یا نه. ریاحی وکیل مدافع متهم ردیف اول و دوم پرونده در بخش دیگری از مطالب خود خطاب به خبرنگاران با گلایه گفت: چرا حرفهای من درباره اقدامات خوب گروه آریا را منعکس نکردید؟ وکیل متهم خطاب به نماینده دادستان گفت: شما بارها مدعی شدید که پولها را از کشور خارج کردند آیا بین کار خسروی و کسانی که پول به خارج بردند و فرار کردند تفاوتی نیست؟ قاضی از نماینده دادستان سوال کرد که قصد پاسخگویی دارد یا خیر که وکیل متهم به میان آمد و گفت: الان وقت دفاع آخر من است نه پاسخ نماینده دادستان. قاضی هم گفت اگر نمیخواهی جواب دهد چرا سوال میکتی؟ وکیل گفت: آقای قاضی من احترام خاصی برای شما قائل هستم اما شما هم به گونهای رفتار نکنید که قضاوت پیش از موعد شود. نماینده دادستان از قاضی اجازه صحبت خواست که وکیل مدافع متهم گفت الان زمان دفاع من است، فراهانی گفت شما که دفاع نمیکنی وکیل در پاسخ گفت به وقتش دفاع هم خواهم کرد. وکیل ادامه داد: صداقت متهم باعث شد بگوید او چشم مهآفرید است اما نماینده دادستان حسن استفاده را کرد و آن موضوع را بارها تکرار کرد در حالی که ما بین مهآفرید و موکل من رابطه عاطفی بوده است همین موضوع باعث شد که فراهانی بگوید کار یک فتنه بوده و باید چشم فتنه را کور کرد. وی افزود: موکل من گفته بود که او السی را امضا کرده چون فکر میکرده دارای مجوز است و به همین دلیل سفید امضا کرده است. بحث دیگر موضوع تقلید امضا بوده است باید گفت این مجموعه همه خصوصی است و همه ارکان آن حاضر است اما این گروه سرمایهگذاری شرکتهای متعددی را سرمایهگذاری میکرده و به صورت یک خانواده بزرگ عمل کرده است و نمیخواسته اجازه دهد کار روی زمین بماند. هرچند که گفته بود این کارش به خاطر تنبلی یک خانم بوده است. وکیل مدافع خاطرنشان کرد: 7 ماه زندان انفرادی تعادل رفتاری آدمها را عوض میکند. قاضی سراج گفت: ما به خاطر خودشان محل زندان را عوض کردیم اگر نمیخواهند ببریمشان اوین و بین زندانیان مواد مخدر؟ متهم گفت: کاش به ما هم از آن خانههایی میدادید که آقای «ر» در آن بازداشت است. قاضی گفت: ما از آن خانهها نداریم. وکیل مدافع متهم گفت: من با آقای «ر» هیچ ارتباطی ندارم و به اندازه کافی اتهام بستهاند. هیچ ادعایی مطرح نشده که موکل من در دادن رشوه نقشی داشته باشد. قاضی گفت: بانک ملی 11 تریلیون طلبکار است اما از آنجا که قرار نبوده شکایتی شود هیچ شکایتی در پرونده نیست. اینها همه با هم دوست بودهاند و نمیخواستند از هم شکایت کنند. وکیل مدافع: بانک مرکزی هم در این پرونده متهم است وکیل مدافع متهم «ب.ب» گفت: بانک مرکزی هم در این پرونده متهم است. غلامعلی ریاحی وکیل مدافع متهم «ب.ب» در ادامه دفاع از موکل به عنوان آخرین دفاع گفت: سیستم بانکی ما برای اینکه سودمحوری مدنظر دارد همیشه قربانی میگیرد. مگر نه اینکه در همین دادگاه مطرح شد یکی از شعب بانکی 530 میلیارد تومان سود برده است. وی ادامه داد: معلوم است که بانکها شکایت نمیکنند چون سود بردهاند و نماینده دادستان در کیفرخواست بارها به گزارش دیوان محاسبات اشاره کرد در حالی که این گزارش میگوید مدیران بانکها و بانک مرکزی در این مسئله ذیمدخل هستند. چرا ناظران بانکها، آنهایی که در سطح اول هستند را گذاشتند آخر پرونده اما اینهایی که سلول آخر چارت بانکی هستند را اتهام فساد بهشان زدهاند. وکیل متهم گفت: اتهام موکل من پولشویی است که باید از سوی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت اطلاعات مورد نظارت قرار گیرد و تأیید شود اما هنوز این مراکز و سازمانها این نکته را تأیید نکردهاند. وی افزود: همه وجوه حاصل از بانکها در اختیار مهآفرید بوده نه موکل من. نویسنده کیفرخواست اصلاً حواسش به نحوه کارکرد مالی گروه نبوده است. ریاحی گفت: خزانهداری متمرکز سالها است در شرکتهای بزرگ دنیا در حال انجام فعالیت است. نویسنده کیفرخواست گستردگی شرکتها را نقص این گروه میدانسته در حالی که این یک روال جدید در دنیا است. وکیل متهم «ب.ب» ادامه داد: بانک مرکزی خودش در پرونده متهم است شاید بیاید بگوید که این گروه یک هزار نفر را هم کشته است. وی افزود: سالانه 500 میلیارد دلار تولید ناخالص ملی است آن وقت میگویید 3 هزار میلیارد تومان کمر اقتصاد را شکسته است؟ وی خطاب به قاضی دادگاه گفت: یکی از اساتید دانشگاهی که شما هم او را میشناسید، نظرش این بود که باید یک هیئت منصنفه از بخشهای مختلف در این دادگاه حضور یابد حتی اگر نمیتوانند در دادگاه حضور داشته باشند به شما مشورت بدهند. به هر حال بحث خون 5 مسلمان مطرح است که باید با احتیاط بیشتر رفتار شود. ریاحی گفت: سازمان بازرسی خبر از سوءجریان امور داده است اما حجم و وزن این سوءرفتار را اعلام نکرده است. بانک مرکزی خودش در آنجایی که باید میرفت و نظارت میکرد، کوتاهی کرد. وی با اشاره به دیدارش با خسروی گفت: خسروی گفت ما از بانک صادرات 300 میلیارد تومان گشایش گرفتیم اما همان زمان به ما گزارشی از یکی از سازمانها رسید و این پول که اعبتار هم داشت را به ما ندادند. بعد از اینکه ریاحی نماینده دادستان را ژنرال خطاب کرد قاضی سراج گفت: ایشان ارتشبد هستند نه ژنرال. قاضی با لحنی تمسخر آمیز به ریاحی گفت: من اگر جای موکل شما بودم، یک وکیل تسخیری برای خودم انتخاب میکردم. هنوز یکبار هم اسمش را نیاوردهای. ریاحی گفت: او خودش میداند که من چه کار میکنم. بعضی از افرادی که محاکمه میشوند کوچکترین نقشی در انجام این جرم ندارند. جامعه منتظر است ببیند نتیجه این دادگاه چه میشود. وی ادامه داد: ما نامه نوشتیم که مشخص شود مطالبات بانکها چه میزان است تا بشود اموال مورد نظر را مشخص کرد و اداره اموال به درستی صورت گیرد. وکیل مدافع متهم خطاب به قاضی ادامه داد: «ب.ب» 32 سال سن دارد اما هیچ دخالتی نه در السیها و نه در رشوه دادن داشته است. من از شما تقاضای صدور حکم برائت برای موکل خود را دارم. لطفاً حداکثر تخفیف را برای او درنظر بگیرید. قاضی گفت: من عضو شورای تخصصی اصل 44 هستم. همان طور که میدانید در ماده 61 هم تا امضای قاضی وجود نداشته باشد اکثریت نظر سایرین معنی ندارد. قاضی بار دیگر گفت: از صدر تا ذیل هر کس که در این پرونده نقش داشته باشد محاکمه خواهد شد. دادگاه با اخذ آخرین دفاع 3 متهم به پایان رسید ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی با اخذ آخرین دفاع 3 متهم پرونده 3 هزار میلیاردی به پایان رسید. اما زمان برگزاری هفتمین جلسه رسیدگی به این پرونده و مشخصات متهم یا متهمانی که در جلسه بعد حضور خواهند یافت، در آینده اعلام خواهد شد. پیشنهاد شد جلسات دادگاه در هفته دو یا سه بار برگزار شود/صد پرونده مفتوح مرتبط با فساد مالی وجود دارد پس از پایان ششمین جلسه دادستان تهران به میان خبرنگاران امد و درباره برگزاری جلسات دادگاه به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. دادستان تهران گفت برای آنکه روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی سرعت بیشتری داشته باشد پیشنهاد شد در صورت صلاحدید قاضی دادگاه این جلسات هفتهای دو یا سه بار برگزار شود و یا حداقل به صورت صبح و بعداز ظهر باشد. وی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران درباره روند برگزاری دادگاهها گفت: خوشبختانه از لحاظ تشریفات ذکر شده در آئین دادرسی عمومی همه آن تشریفات عینا به اجرا گذاشته شده است. وی افزود: برای مثال به متهمان به اندازه کافی زمان برای دفاع داده شد، نماینده دادستان فرصت کافی برای دفاع از کیفرخواست را داشت و همچنین وکلا و تماشاچیان و حتی خانواده متهمان نیز بر اساس قوانین در دادگاه حضور داشتند. دادستان عمومی و انقلاب تهران با اعلام این مطلب که برخلاف اظهارنظر برخی رسانهها که بر اساس یک خط مشی عنوان کرده بودند این دادگاهها فرمایشی برگزار میشود اما دیدیم که دستگاه قضایی مصمم است تا این پرونده به یک سرانجام منطقی و قانونی برسد. جعفری دولت آبادی گفت: امیدواریم حکم صادره برای متهمان پرونده موجب مصونیتبخشی به دستگاههای کشور باشد و همه افراد بدانند که سرانجام به یغما بردن اموال بیتالمال چیست. وی گفت: البته ما همواره به این اصل قرآنی توجه داریم که باید در چارچوب کیفرخواست به اتهامات رسیدگی شود و خدایی ناکرده در حق هیچ متهمی اجحاف نشود. دادستان عمومی و انقلاب تهران افزود: امیدواریم همانطور که جلسات به خوبی پیش میرود تعداد دفعات برگزاری در طول هفته افزایش پیدا کند و حداقل به صورت صبح و بعد از ظهر برگزار شود. عباس جعفری دولت آبادی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: من بار دیگر به اصحاب مطبوعات و رسانهها اعلام میکنم که در جلسات دادگاه نباید اسامی افراد منتشر شود و اخباری هم که اعلام میکنند نباید حاوی اسم متهمان باشد. وی خاطر نشان کرد: صد پرونده مفتوح در دادستانی تهران درباره این پرونده وجود دارد و قوه قضائیه مصمم است که با تمام افراد مرتبط با این فساد بزرگ درباره اشتباهشان برخورد کند. وی درباره درخواست یکی از وکلا درباره اداره اموال گرفته شده از متهمان نیز گفت: دادستانی در حال رسیدگی به این موضوع است و ما کاملا به تمام جوانب آن واقف هستیم اما چون عملی شدن آن نیازمند مجوز است باید یکسری اقدامات انجام شود تا در آینده مشکلی ایجاد نشود. دادستان عمومی و انقلاب تهران در خاتمه روند رسیدگی به دادگاهها را مثبت ارزیابی کرده و آن را مفید خواند. [ یادداشت ثابت - شنبه 91/1/27 ] [ 8:23 عصر ] [ رضا سروری ]
آسوشیتدپرس بررسی کرد
برگه های برنده ایران در مذاکره با غرب در استانبول
خبرگزاری فارس:هدف پایه ایران در مذاکرات،ادامه کار سانتریفیوژها در سایتهای غنیسازی است. هدفی که به نظر میرسد از هم اکنون به آن دست یافته است، و حتی با وجود این، ممکن است ایران بتواند امتیازاتی نیز در قبال آن دریافت کند.
به گزارش فارس، خبرگزاری آسوشیتدپرس در مقالهای به بررسی وضعیت طرفین مذاکره استانبول پرداخته و مزایا و موقعیتهای پیش روی ایران در این مذاکرات را برشمرده است که در ادامه میآید. هدف پایه ایران در مذاکرات ادامه کار سانتریفیوژها در سایتهای غنیسازی این کشور است. هدفی که به نظر میرسد از هم اکنون به آن دست یافته است، و حتی با وجود این، ممکن است ایران بتواند امتیازاتی نیز در قبال آن دریافت کند. ایران در حال حاضر غنی سازی 20درصد را انجام میدهد، که این میزان غنیسازی برای ساخت ایزوتوپهای مورد استفاده در درمان سرطان استفاده میشود. همین غنیسازی 20 درصد موجب به وجود آمدن فرصتهایی برای ایران شده است. ایران میتواند بدون آنکه ضربهای به برنامه هستهایاش بخورد، برای نشان دادن حسن نیت خود تولید اورانیوم با غنای 20درصد را تعلیق کند. اما در مقابل میتواند درخواست کمتر شدن تحریمها را ارائه دهد. علاوه بر این، ایران دومین مرکز غنیسازی خود در فردو را نیز راهاندازی کرده است. آمریکا به دنبال متوقف کردن فعالیت این سایت است. در این مورد هم، ایران میتواند بدون متحمل شدن عقب نشینی در زمینه غنیسازی اورانیوم، از ایده تعلیق فعالیتهای سایت فردو سود ببرد. ایران سایت نطنز را با تاسیساتی بزرگتر در مرکز ایران دارد، که میتواند از آن برای تولید سوخت هستهای استفاده کند. دو موضوع دیگری که در استانبول مطرح خواهد شد، بحث ذخایر سوخت هستهای ایران، و بازدیدهای آتی آژانس از تاسیسات هستهای ایران است. اما نکتهای که وجود دارد، این است که غرب (حداقل در این مقطع) دیگر به دنبال تعلیق کامل فعالیتهای هستهای ایران نیست. در این حالت ایران میتواند پیشی گرفتن از درخواستهای غرب و ادامه فعالیت هستهای خود را به رخ بکشد. تامی ویتور سخنگوی کاخ سفید میگوید: "نباید پیش از شروع گفتوگوها قضاوت کرد، اما قطعا محتوای این گفتوگو مهم است." به نظر می رسد توافقاتی نیز در زمینه برخورد با نحوه برخورد با ایران صورت گرفته است. ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل در مصاحبهای که با شبکه سیانان انجام داد، بر نظارت بر ذخایر اورانیوم ایران تاکید داشت، و نه بر فشار به ایران برای توقف کامل برنامه تولید سوخت هستهای. ایرانیان غنیسازی اورانیوم را مظهر وطنپرستی، پیشرفت علمی، و عدالت بینالمللی میدانند. محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران، غنیسازی را به عنوان قطار پیشرفتی برای تمام فناوریهای پیشرفته نظیر فضانوردی و بیوتکنولوژی مینامد. بنا بر قوانین سازمان ملل، هر کشوری حق دارد از فناوری هستهای بهرهمند شود، و اروپا تلاش میکند تا بر خلاف این روند عمل کند، که اعتراض به چنین رفتار قلدرمآبانه ای کاملا قابل پیش بینی است. اخیرا رهبر ایران باز هم بر این نکته تاکید کرده که ایران غنی سازی را متوقف نمیکند و البته در عین حال عنوان کرده است که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و حتی آن را مغایر با قوانین اسلام میداند.
[ یادداشت ثابت - جمعه 91/1/26 ] [ 5:15 صبح ] [ رضا سروری ]
«عبدالکریم علی احمد الفخراوی» معروف به حاج کریم فخراوی یکی از شیعیان فارسیزبان و از فعالان رسانهای و فرهنگی در بحرین بود که به دلیل فعالیتهای اعتراضی علیه حکومت آلخلیفه، پس از بازداشت بهدست عوامل دولت شکنجه و کشته شد.
به گزارش پارسینه، خانواده ی وی که در اصل از بردستان شهرستان دیّر از استان بوشهر بودند، چندین نسل است که در بحرین زندگی میکنند. او دارای دیدگاهها و فعالیتهای انقلابی و مورد شناخت شیعیان بحرین بود. اشتغال وی در عرصه ی ترویج فرهنگ تشیع بود و به نشر آثار شیعه از طریق انتشارات و کتابفروشی زنجیرهای فخراوی (مکتبة الفخراوی) میپرداخت. این انتشارات مرکز توزیع آثار فرهنگی میان مردمان بحرین و سایر شیعیان در عربستان و امارات و دیگر کشورهای عربی است. فخراوی همچنین از مؤسسان و سهامداران روزنامه? «الوسط» تنها روزنامه? مستقل و میانهرو در بحرین بود. روزنامهای که به دلیل پوشش اخبار سرکوب اعتراضات توسط کمیسیون امور اطلاعات بحرین توقیف شد و تنها پس از تغییر مدیرمسئول آن مجدداً اجازه? انتشار یافت. از جمله فعالیتهای فرهنگی فخراوی، تقویت کتابخانههای مساجد و حسینیهها و مدارس بحرین و اهدای گسترده? کتاب به این اماکن بود. او یکی از اعضای ارشد حزب سیاسی «الوفاق» (مهمترین حزب اپوزوسیون در بحرین) بود و در میان دوستان خود به اخلاق، هوش و تعهد شناخته شده بود. مأموران حکومتی بحرین به دلیل گسترش فعالیتهای اعتراضی کریم فخراوی به منزل مسکونی وی حمله کردند. او در 4 آوریل 2011 و پس از آنکه به قصد تنظیم شکایتنامهای در مورد تخریب منزل خود به مقر پلیس رفته بود بازداشت و ناپدید شد. 9 روز پس از دستگیری بر اثر شکنجه در سن 49 سالگی جان باخت و روز چهارشنبه 23 فروردین ماه 1390 (12 آپریل 2011) تشییع شد. «ناصر الراس» یکی از شهروندان بحرینی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او در گفتگو با شبکه? المنار میگوید: «شکنجه? معترضان به اندازهای شدید بود که زندانی آرزوی مرگ میکرد، احساس میکردیم که جان از بدنمان خارج شده است. در مقابل چشمان من کریم فخراوی در اثر شکنجه شدید مزدوران رژیم بحرین جان به جانآفرین تسلیم کرد و قربانی شکنجه شد.» در پی شهادت کریم فخراوی دولت بحرین اعلام کرد که مرگ وی به علت بیماری کلیوی بوده است؛ ولی خانواده? این شهید به خبرنگاران اعلام کردند که وی موقع دستگیری از سلامتی کامل برخوردار بوده است و هیج سابقه بیماری نداشته است. در تشییع جنازه? او، عکسها و تصاویری اینترنتی از پیکر این شهید میان تشییعکنندگان توزیع شد که ثابت میکرد وی به شدت تحت شکنجه قرار گرفته است. در گزارش کمیته مستقل حقیقتیاب بحرین آمده است که فخراوی در حال شکنجه شعار «الله اکبر» را فریاد میزد و دلیل شهادت او را آسیب دیدن کلیههای وی در اثر شکنجه و از کار افتادن آن اعلام کرد. شکنجه و شهادت حاج کریم، بازتابی گسترده در رسانهها و مجامع بینالمللی و سازمانهای مرتبط با حقوقبشر یافت. سازمان خبرنگاران بدون مرز در بیانیهای اعتراضی، خواهان توضیح دولت بحرین درباره شکنجههای اعمال شده بر این شهید شد. این سازمان همچنین انجام تحقیقاتی دقیق درباره علل جان سپردن این شهید و محاکمه عاملان آن را از دولت بحرین درخواست کرد. همچنین خانم «ایرینا بوکووا» مدیر کل سازمان یونسکو در واکنش به کشته شدن حاج کریم فخراوی با انتشار بیانیهای تشکیل کمیته تحقیق را خواستار شد. بوکووا درباره این شخصیت بحرینی به خبرنگاران گفت: «کریم رشید فخراوی از مدافعان توسعه رسانه آزاد و تکثرگرایی بود، اصلی که به عنوان بهترین خط مشی احترام به حقوق شهروندان در سازمان یونسکو دنبال میشود.» پس از شهادت حاج کریم فخراوی، اقوام او از خاندان «فخرایی» در شهرستان دیّر در استان بوشهر نیز برای او مراسم ختم و سوگورای برگزار کردند. او در میان انقلابیون بحرین، ملقب به عنوان «شیخ الشهداء» شده است. ***
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 91/1/25 ] [ 6:2 عصر ] [ رضا سروری ]
آیتالله مکارمشیرازی با محکوم کردن ترور گروهی از شیعیان در پاکستان
چرا مجامع جهانی در برابر جنایات وهابیت مهر سکوت بر لب نهادهاند /علمای اسلام فکری کنند
خبرگزاری فارس: یکی از مراجع تقلید قم با اشاره به جنایات اخیر پاکستان گفت: ریشه همه اینها از وهابیت سرچشمه میگیرد که بلایی برای جهان اسلام شده است و چهره اسلام را مخدوش کرده و علمای جهان اسلام باید برای آن فکری کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از دفتر آیتالله مکارم شیرازی، این مرجع تقلید در ابتدای درس خارج فقه خود با اشاره به حادثه تلخی که بار دیگر در پاکستان اتفاق افتاد، گفت: از پاکستان خبر رسیده که گروهی از سپاه منفور صحابه جلوی اتوبوسی از شیعیان اهل بیت(ع) را گرفتند و مسافران آن را به رگبار بستند و مرد و زن و کودک را به قتل رساندند. وی گفت: این مورد قبلا هم اتفاق افتاده و باز هم تکرار شد، اینها به چه دین و مذهبی پایبندند که به این صورت بیگناهان را میکشند. آیتالله مکارم شیرازی ریشه اینگونه جنایتها را وهابیت دانست و افزود: ریشه همه اینها از وهابیت سرچشمه میگیرد که بلایی برای جهان اسلام شده است و چهره اسلام را مخدوش کرده و علمای جهان اسلام باید برای آن فکری کنند. وی افزود: ما به دولت پاکستان ایراد داریم که چرا نمیتواند امنیت شهروندان خودش را تأمین کند و به این صورت بیرحمانه افراد را به خاک و خون بکشند. از این گذشته چرا مجامع جهانی اعتراضی نمیکنند و فشار نمیآورند و مهر سکوت بر لب نهادهاند. این مرجع تقلید با اشاره به اینکه اگر یک نفر از خودشان کشته شود، صدایشان در عالم بلند میشود و تمام رسانهها را پر میکنند، افزود: شیعیان بیگناه را از اتوبوس پیاده میکنند و به گلوله میبندند و آب از آب هم تکان نمیخورد. این چه برنامه جهانی است؟ آیتالله مکارم شیرازی ضمن محکومیت شدید این عمل تصریح کرد: با برادران پاکستانی چه شیعه و چه غیر شیعه، آنهایی که در راه اسلام هستند همدردی میکنیم و از دولت پاکستان و مجامع جهانی میخواهیم که جلوی این جنایات که در عالم سابقه نداشته را بگیرند و ریشه این گروه که منشأ این همه جنایات بیسابقه شده، را از جهان بکنند. [ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/1/22 ] [ 6:1 صبح ] [ رضا سروری ]
رهبر انقلاب در دیدار اعضای دوره جدید مجمع تشخیص:
مصلحت تشخیص داده شده باید نظر اکثریت قاطع اعضای مجمع باشد
خبرگزاری فارس: حضرت آیتالله خامنهای درخصوص چارچوبهای تشخیص مصلحت تأکید کردند: مصلحتی که مجمع، تشخیص میدهد، باید اکثریت قاطع اعضاء، به مصلحت بودن آن معتقد باشند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در دیدار رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجمع را مظهر خرد جمعی در نظام اسلامی دانستند و تأکید کردند: بخشی از اساسیترین مسایل کشور در مجمع حل و فصل میشود که این موضوع نشانگر جایگاه بسیار مهم مجمع تشخیص مصلحت نظام است. رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این جایگاه بسیار مهم، به وظایف مجمع در قانون اساسی اشاره کردند و افزودند: مشورت دادن به رهبری برای سیاستهای کلی نظام و تنظیم این سیاستها که در واقع هندسه اساسی نظام و قوای سه گانه است، یکی از کارهای دارای اهمیت بالای مجمع تشخیص مصلحت نظام است. حضرت آیتالله خامنهای، به موضوع حل معضلات کشور به عنوان یکی دیگر از وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کردند: وظیفه دیگر مجمع، تشخیص مصلحت در مواردی است که بن بست بوجود میآید. حضرت آیتالله خامنهای درخصوص چارچوبهای تشخیص مصلحت افزودند: مصلحتی که مجمع، تشخیص میدهد، باید اکثریت قاطع اعضاء، به مصلحت بودن آن معتقد باشند. ایشان اهم بودن مصلحت را یکی دیگر از چارچوبهای تشخیص مصلحت برشمردند و خاطرنشان کردند: باید دوره و زمان همه احکامی که به عنوان مصلحت صادر میشود، مشخص باشد. حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به حرکت رو به جلوی کشور و نظام خاطرنشان کردند: مجمع تشخیص مصلحت نظام باید با نگاه مثبت به مسائل کشور، به این روند حرکت رو به جلوی نظام، کمک کند. ایشان در پایان ضمن قدردانی از زحمات آقای هاشمی رفسنجانی و اعضای دوره قبلی مجمع، افزودند: اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام باید در دوره جدید، ضمن حضور جدی، با پشتوانه کارشناسی و بررسی دقیق موضوعات، با طراوت و نشاط به وظایف خود عمل کند. در ابتدای این دیدار آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ضمن تشکر از رهبر انقلاب اسلامی، به نامگذاری امسال به عنوان سال «حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی» اشاره کرد و افزود: این نامگذاری یکی از ضرورتهای اساسی کشور است که اجرای عملی آن تأثیر زیادی در حرکت و پیشرفت کشور خواهد داشت.
[ یادداشت ثابت - شنبه 91/1/20 ] [ 11:47 عصر ] [ رضا سروری ]
خبرگزاری فارس: 12 عضو هیئت رئیسه مجلس نهم در سال اول انتخاب شدند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، اعضای هیئت رئیسه مجلس نهم در سال اول در جلسه علنی امروز سهشنبه مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند. علی لاریجانی نماینده مردم قم و غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران نامزد ریاست مجلس شده بودند که لاریجانی 177 رأی را به خود اختصاص داد و برای اولین سال فعالیت پارلمان نهم رئیس مجلس شد. حدادعادل نیز 89 را از آن خود کرد و 4 رأی نیز سفید اعلام شد. همچنین محمدرضا باهنر و حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابیفرد نمایندگان تهران و حجتالاسلام احمد سالک نماینده اصفهان برای تصدی این سمت کاندیدا شدند که ابوترابیفرد با 232 رأی و باهنر با 179 رأی از مجموع 271 رأی حاصله به عنوان نواب اول و دوم هیئت رئیسه دائم برای اولین سال فعالیت مجلس نهم انتخاب شدند. سالک نیز 85 رأی نمایندگان را به خود اختصاص داد. حجتالاسلام حسین سبحانینیا، علیرضا منادی، شاهین محمدصادقی، محمدحسین فرهنگی، جواد جهانگیرزاده و محمد دهقان، ضرغام صادقی، سیدمرتضی حسینی، سیدعلی طاهری، ابراهیم کارخانه، غلامرضا کاتب، حاجی دلیگانی و سیدرمضان شجاعی کیاسری نیز کاندیداهای عضویت در هیئت رئیسه دائم مجلس نهم به عنوان دبیر بودند که بر این اساس، حجتالاسلام حسین سبحانینیا با 166 رأی، محمدحسین فرهنگی با 164 رأی، محمد دهقان با 161 رأی، شاهین محمدصادقی با 152 رأی، علیرضا منادی با 140 رأی، جواد جهانگیرزاده با 134 رأیاز مجموع 274 آرای مأخوذه به عنوان دبیران هیئت رئیسه دائم مجلس نهم برگزیده شدند. سیدشریف حسینی با 166 رأی، عبدالرضا مصری با 165 رأی و محمد آشوری با 152 رأی نیز به عنوان ناظران هیئت رئیسه دائم مجلس نهم انتخاب شدند. [ سه شنبه 91/3/16 ] [ 2:55 عصر ] [ رضا سروری ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |